حلواچی نشلجی از زبان عباس
عباس حلواچی نشلجی هستم، متولد ۱۳۶۶. پژهشگری علوم اجتماعی خوانده و از سال ۱۳۸۷ وارد حوزه مطالعات تاریخی شدهام. اولین کتاب من در سال ۸۹ به نام «فرهنگ گویش رایج نشلج» چاپ شد. دومین اثر منتشرشدهام «شهر زنان» بود که تصحیحش کردم. «افسانههای عامیانه نشلج» در حدود سال ۹۳ منتشر شد. درباره بُرزآباد و برزک هم کتاب نوشتهام که دومی هنوز منتشر نشده است. در «طرح مطالعاتی تاریخ و فرهنگ ابیانه» زیر نظر دهیاری ابیانه روی گویش ابیانه تحقیق کردم. سال ۹۶ زیر نظر شهرداری درباره بافت تاریخی کاشان کار کردم و بعد از آن مطالعات بازار شروع شد.
از سیر تا پیاز طرح پژوهشی بازار
طرح من درباره بازار متشکل از سه سرفصل است:
۱-آثار تاریخی بازار
۲-پیشهها و مشاغل قدیمی بازار و
۳-تاریخ اجتماعی بازار.
این طرح دربردارنده تمام ابعاد در زمینه مطالعات بازار است. در انجام دادن این پژوهش مشکلاتی داریم که مهمترین آنها، محدودیت زمان و کمبود اعتبار و امکانات است. منابع قابل دسترس کم است و حتی آرشیو میراث فرهنگی هم در این زمینه غنی نیست.
هر سه بخش همزمان پیش میروند. در بخش آثار تاریخی، از خیابان چهارباغ صفوی تا کاروانسرای نو را به سرانجام رسانده و تحویل دادهام. بخش دوم به پیشهها و مشاغل کهن و حتی پیشههایی که در بازار جای پای خاصی نداشتهاند، مثل شعر بافی و مخملبافی اختصاص دارد. در بخش تاریخ اجتماعی که بسیار گسترده است بر موقعیت و فرهنگ بازار کار میکنم، البته توجه بفرمایید که این فصول با یکدیگر همپوشانی هم دارند؛ به عنوان مثال در گذشته بخشی از بازار موسوم به بازار بزازها در دست یهودیان بوده که به پیشههای بزازی و عتیقهفروشی اشتغال داشتهاند؛ اگر دقت کنید در این مورد اثر تاریخی (بازار)، پیشه (بزازی و عتیقهفروشی) و تاریخ اجتماعی (فرهنگ اقلیت یهودی) با یکدیگر پیوستگی دارند. بنا به سندهای تاریخی زرتشتیها و هندیها هم در بازار کاشان داد و ستد داشتهاند. اینها زیرمجموعه تاریخ اجتماعی هستند.
حد و حدود تاریخ
منظور من از آثار تاریخی بازار در این تحقیق هر آن چیزی است که تا زمان پهلوی اول بنیاد گذاشته شده است. به طور مثال عمر مسجد عمادی به دوره سلجوقی میرسد، تیمچههای امینالدوله و بخشی قاجاری هستند و سرای شیر در کوی طمقاچیها به معماری عصر پهلوی اول شباهت دارد. البته تصمیم دارم درمورد برخی جاها و آثار تخریبشده یا بناهای متأخرتر مثل سرای فاطمی یا حجاریان در آینده تحقیق کنم، ولی نیازمند زمان است و فعلاً در طرح پژوهشیِ حاضر مقدور به این کار نیستم. بازار فضای زندهای دارد و اینطور نیست که در لحظهای از تاریخ متوقف شده باشد؛ تاریخ تولید میکند و بنابراین باید در مطالعه آن اهم و مهم کرد. من بنا به قراردادم باید کار را در موعد مقرر تحویل بدهم اما این به معنای توقف مطالعاتم در حوزه بازار نخواهد بود.
سرنوشت نتایج تحقیق
هنوز هیچ تعیین تکلیفی درباره اینکه نتایج کار به چه شکلی در اختیار عموم قرار گیرد، صورت نگرفته است. من در اینستاگرام هر شب پستی میگذارم و چیزی را معرفی میکنم که ۲۰۰ نفر آن را میخوانند و شاید تأثیرش از کتاب بیشتر باشد، اما کتاب جامعتر و کلیتر است. سعی دارم نتیجه را به صورت کتاب منتشر کنم و برای این امر نیاز به تحقیقات بیشتری است. من تازه بازار را شناختهام و حتی هنوز اکثر بناها را نمیشناسم. میتوانم بگویم این بازار هزار سال قدمت دارد و به نظرم شکل اولیه آن از کاروانسرای میرپنج تا تیر قیصریه بوده است و دروازده دولت، میانچال، دربزنجیر، گذر نو و پانخل نتیجه توسعه بازار در دورههای بعد بودهاند.
راستههای بازار کاشان در گذر زمان
قیصریه که حدود ۱۰۱۰ ه.ق در دوره شاه عباس ساخته شد، حد فاصل میانچال تا بالابازار بود که ببیشتر به صنایع مستظرفه، نظیر زرگری، فرش، نقاشی و … اختصاص داشته است. منظور از بازار زرگرها در آن موقع همین راسته قیصریه بوده است و بعداً فضاها گسترده شده و خیاطها و کفاشها و دیگران به این قسمت آمدهاند. این نشان میدهد راستههای بازار از نظر جغرافیایی زیاد وسیع نشدهاند، یعنی محدوده مسگرها همان مسگرهای کنونی است با مثلاً ۱۰۰ متر اختلاف و تغییر. تا همین ۴۰ سال پیش تمام بازار مسگرها، مسگر بودهاند. تا ۵۰ سال پیش بازار کاشان همان بازار قدیم صفوی بوده؛ بیشتر این الحاقات، این درهای چوبی و تغییرات در پنج دهه اخیر رخ داده است. منابع تاریخی مثل سفرنامهها و تصاویر قدیمی در ساختن تصور ما از بازار قدیم کمک بسیاری میکنند.
زلزله و بازاری که دیگر نبود؟!
این که میگویند در دوره زندیه همه بازار خراب شد، اشتباه است. حمام خان قبل از زندیه ساخته شده و سالم مانده است. در زلزله ۱۱۹۲ ه.ق حجم زیادی از بازار خراب نشده بوده است؛ فقط سقفها ریخته بوده که درست کردهاند. سوال شده بود که در زمان زندیه همه بازار خراب شد؟ من گفتم نگاه کنید مسجد عمادی اینجاست، کتیبههای صفویاش تکان نخورده، پس یعنی تخریب هم نشده بوده است. بازار کمی بالا آمده است، اما نه اینکه بگوییم خراب شده و همهاش از نو ساخته شده است. برای مسجد جامع هم همین مورد صدق میکند، منارهاش کمی ریخته بوده و کاملاً تخریب نشده است.
اول مسجد یا اول بازار؟
من فکر میکنم مسجد عمادی از ابتدا همزمان با بازار وجود داشته است و تقدمی در ساخت، بر یکدیگر نداشتهاند. این که میگویند بازار سمت مسجد جامع بوده است را قبول ندارم، چون شواهدی در این زمینه وجود ندارد. در دوره اسلامی اغلب مساجد کنار بازارها ساخته میشده است. مسجد جامع برای خودش بوده است. مسجد عمادی از لحاظ تاریخی از مسجد جامع مهمتر است، چون وسط بازار بوده و نصب اغلب فرامین و احکام حکومتی بر فراز سردر مسجد عمادی، این نظر را تقویت میکند.
جامعیت یک تحقیق
بازار کاشان حدود سه کیلومتر است، شصت هفتاد بنای تاریخی و هزار سال قدمت دارد، تا ۵۰ سال پیش قلب تجاری کاشان بوده است. با یک سال کار کردنِ من نمیشود به همه زوایای آن پرداخت. بیست سی سال زمان میبرد تا به اسناد مردمی و گردآورینشده دست پیدا کنیم. من تا جایی که بتوانم سعی میکنم چیزی را از قلم نیندازم ولی قطعاً باید دیگران هم کار کنند که افرادی مثل آقای دکتر حمیدرضا جیحانی از جنبه معماری و آقای محمود ساطع از نظر مردمشناسی مشغول به کار هستند.
تجربهای از بازار که نبود و ساخته شد
منِ پژوهشگر زمانی که میآیم در میدان مطالعه، انگار با این مردم زندگی کردهام، انگار از خودشان هستم و در این جا ارتباط گرفتن مهم است. آدمهایی که در این بازار هستند در نهایت تا ۷۰ سال پیش را به خاطر میآورند. بعد از ۷۰ سال را من باید بیایم و درموردش اظهار نظر کنم. درمورد بناها میدانم چه خبر بوده است. در اشراف به تاریخ اجتماعی، سفرنامهها، تذکرهها و کتیبهها دست من پر است. ما داریم درمورد بازاری صحبت میکنیم که هزار سال سنش است. الآن من بازار را شناختهام؛ میدانم تا دوره قاجاریه چطور بوده است. این ۱۰۰ سال اخیر چالش من است؛ میتوانم بپرسم که در این ۱۰۰ سال چه شده است. از من درباره بازار عصر زندیه بپرسید، میدانم که در آن چه گذشته است، ولی از دوره انقلاب اسلامی بپرسی، نمیدانم و از آقای یزدانخواه میپرسم و هر کس دیگری هم میتواند برود و بپرسد، اما آن قسمت کهنش خیلی مهم است و در عرض یک شب به دست نمیآید. بازار کاشان خیلی جای کار دارد و هرچه جلو میرویم، به روز کردن اطلاعات اهمیت بیشتری مییابد. همچنین ممکن است حلواچی در ثبت اطلاعات گذشته اشتباه کرده باشد؛ مثلاً یک کتیبه را نخوانده باشم یا چند قسمت از آن را جا انداخته باشم، ولی این کاری که من امروز انجام دادهام، تا الآن از جنبههای مختلف کاملترین است.